۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعه

امید

امید


تنها نقطه ی روشنی است


که به دست داریم


بیا از دست اش ندهیم


بیا با یک کلام سوزان


با یک نگاه رشکبار


نسپاریمش به آتش


بیا بی آنکه دل بسپاریم به گذشته


آینده را بخندانیم


و اکنون را ببوسیم...


چرا که خوشی در رگهای من و توست


نزدیک تر از رگ ها به ما


و ما را می خنداند و


می گریاند


دوست من !


هیچ چیز آنقدر جدی نیست


که فکر می کنی؛


که بیشتر چیز های جدی را


ما نمی بینیم..

۱۳۸۶ بهمن ۲۸, یکشنبه

زندگی هیچ نیست مگر دویدن و خندیدن !!

برایت پیشنهادی دارم


بیا در برابر ِ زندگی کم نیاوریم !


آنگاه که زندگی


بار ِ صد هزار تنی می نهد


روی شانه هامان


بیا چشمانمان را ببندیم و


به یاد آسمان


لبخند بزنیم !


بیا تا زندگی را


با خنده ای


به بند بکشیم


و در دشت ِ بینهایت ِ خدا


بچرخیم و


برقصیم و


فریاد بزنیم !


برایت پیشنهادی دارم


دوست من


بیا در برابر ِ زندگی


کم نیاوریم...