۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

بازشماری آرا، یا چگونه بپیچانیم

شورای نگهبان در برابر تلویزیون شروع به بازشماری آرا کرده است. کدام آرا ؟! از کجا معلوم که این آرا، آرای مردم باشد ؟ ما می گوییم اساس این انتخابات مشکل دارد ! اشکالاتی که رییس جمهور موسوی مطرح کرده است، هیچ جایی برای بازشماری آرا باز نمی گذارد ! وقتی صندوق ها قبل از شروع رای گیری مهر و موم شده اند. وقتی در 170 حوزه بین 95 تا 140 درصد رای ریخته شده است ... وقتی پیامک که وسیله ی ارتباطی ناظران است قطع می شود، کدام رای را می خواهید بشمرید ؟! اخیرا هم که آقای امیدوار رضایی (برادر محسن رضایی) اعلام کرده که 70% آرا با یک خط نوشته شده اند !
فرض کنیم که این آرا، همان آرای مردم باشد. حالا اگر در این صندوق ها، مثلا 70% آرا متعلق به موسوی بود، می خواهند چه کنند؟ نتیجه را بر می گردانند ؟ مسلما نه. چرا که می گویند نمی توان به آرای 10% از صندوق ها استناد کرد. بنابرین این کار شورای نگهبان که موسوی، آن را رد کرده صرفا یک روشی است برای پیچاندن.

پ.ن. : اصولا وقتی صدا و سیما بخواهد به چیزی نظارت کند، آخرش معلوم است !

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

احمدی نژاد و نفرین عقرب یشمی

نمی دانم فیلم "نفرین عقرب یشمی" (The Curse of Jade Scorpion) وودی آلن را دیده اید یا نه. در این فیلم وودی آلن یک کارآگاه است و یک شعبده باز او را هیپنوتیزم می کند و به دزدی وا می دارد، و وودی آلن وقتی به حالت عادی بر می گردد دنبال دزد می گردد. شده داستان نامه ی اخیر احمدی نژاد به شاهرودی. {+} البته با یک تفاوت که کارهای وودی آلن ناآگاهانه بود و کارهای این یکی آگاهانه.
این تشبیه که بیشتر برای خنده بود. اما اگر جدی تر بخواهیم به این مساله نگاه کنیم، باید حواسمان باشد، آنکه بیشتر ترسیده، باید انتظار بیشتری ازش برای حمله داشته باشیم. صدا و سیما که صبح تا غروب و غروب تا صبح مشغول ماله کشی ست. اتفاقاتی را که مردم به چشم دیده اند را تکذیب می کند. چند وقت پیش توی توییترم به طنز نوشتم که "اتفاقات اخیر به کلی تکذیب شد." اما دارم می بینم که نه ! مثل اینکه واقعا دارند همه چیز را تکذیب می کنند !
این تکذیب های پی در پی، و موج اعتراف های قلابی که بزودی شروع خواهد شد، ( و یکی هم که اتفاق افتاد ) نمی توانند کاری از پیش ببرند. چرا که من اعتقاد دارم آن سه میلیون نفری که روز 25 خرداد در راهپیمایی انقلاب تا آزادی شرکت کردند، حضورشان به این دلیل بود که صدا و سیما را قبول نداشتند ! و این اعتراف گیری ها و این ماله کشی ها تنها روی قشری تاثیر می گذارد که قبلا هم از صدا و سیما تاثیر گرفته اند.

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

مگر اسلحه همان اسلحه و سنگ همان سنگ نیست ؟

فلسطینی ها را مظلوم می نامید.. چرا که در برابر اسلحه، بیشتر از سنگ ندارند.. اما جوانان بی اسلحه را امروز سلاخی می کنید.. به مغز و گلویشان تیر می زنید.. ای که بزرگ بر بیلبورد های شهر، عکس آن فلسطینی را می کشی و می نویسی "بای ذنب قتلت؟"، چرا پس اکنون در طرف ظالم ایستاده اید؟ مگر اسلحه همان اسلحه و سنگ همان سنگ نیست ؟ مگر ظلم همان ظلم و خشم همان خشم نیست ؟ چرا اینگونه اعتراضات را به گلوله می بندید ؟ مگر این ها همان جوان هایی نیستند که شما تربیت شان کردید؟ مگر این ها همان هایی نیستند که سالها با وعده ی کار و زندگی فریبشان دادید و رای شان را خریدید؟ امروز هم رای شان را دزدیدید. حالا به حق خواهی آمده اند. باید پاسخگو باشید. در برابر هر سوالی باید پاسخگو باشید. چرا که به قول خودتان "تشنه ی قدرت خدمت به مردم" هستید. تهمت نزنید. آتش خشم این مردم را شعله ور تر نکنید. به گفته ی مولا علی دست کم احترام بگذارید که در نامه اش به مالک اشتر می گوید "... بدان که خشم مردم خشم خداست ...". به خدا همه این مسائل با یک عذرخواهی از مردم حل می شد؛ به جای این همه خونریزی. می گویند دروغ را که ادامه دهی، بزرگتر و بزرگتر می شود. اما وجدان وقتی که بیدار شد، دیگر آبرو مطرح نیست. باید ندای وجدان را پاسخ دهی. باید در لحظه این دروغ پس از دروغ را تمام کنی. باید وجدان را بیدار نگاه داری. و این سخت است، آری. و وجدان جامعه همین فریاد هایی ست که در خیابان زده می شود و سالهاست که خواب بود و اکنون بیدار شده است. در برابر ندای وجدان جامعه نایستید. نگذارید فریاد به "عذاب وجدان" بیانجامد. که از بدترین عذاب هاست. نگذارید وجدان بر شما خشم بگیرد، که از درون می پاشید. وجدانی که بیدار شود، به این سادگی ها نمی خوابد. حتی اگر ظاهرش را نبینی، در باطن جامعه جاری می شود و روزی بیرون خواد ریخت.

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

وطن پرنده ی پر در خون ...







آیا زار های آن زن بر سر عزیزش کافی نیست تا عرش به لرزه در آید ؟...

اصلا خود ندا به خودش تیر زد !

من تلویزیون را ندیدم. در واقع نمی توانم ببینم. اما از توئیتر و فیس بوک باخبر شدم که پدر ندا را در تلویزیون آوردند و با استدلالی نظیر اینکه گلوله کالیبرش 6 بوده و ما کالیبر 6 نداریم و اینها، خواسته اند اثبات کنند که خیلی معصوم اند و مو لای درزشان نمی رود. اما شاید نفهمیده اند که خیلی دیر شده است.
آیا باید از این رویه ی صدا و سیما خوشحال باشیم که اینقدر دارد حرص مردم – دست کم آنهایی که این صحنه ها را دیده اند، و صحنه های مشابه را و می دانند که لباس شخصی ها مردم را سلاخی می کنند – را در می آورد یا افسوس بخوریم؟ من که به شخصه اولی را ترجیح می دهم و خنده ام می گیرد وقتی ماله کشی های صدا و سیما را می شنوم. چرا که اعتبار خود را دارند همینطور از اینی که هست پایین تر می آورند.
مردم که دوتا خبر را کنار هم قرار دهند، با پیش زمینه ای که از پیشینه ی روشن دروغگویی های صدا و سیما دارند، می فهمند که وقتی خانواده ی ندا را از خانه شان بیرون کرده اند و همسایه ها خبری از او نداشتند، و یا اینکه حتی اجازه ی برگزاری مراسم ختم را به خانواده ی ندا ندادند، چه کسی می تواند قاتل ندا باشد.
در ضمن، مسئله ی برای مسئله ی ندا به طور خاص، ماله کشی دیگر دیر شده است و انقدر نمادین شده و دیده شده که هیچ کس نمی تواند آن را بدزدد.

[علیرضا رضایی مطلبی نوشت که "ای ندا ! حالا به خودت تیر میزنی میندازی گردن اینا ؟". باور کنید ماله کشی های صدا و سیما به همین اندازه خنده دار است.]

روشنفکر این مملکت

باید بریم یه دفاع شخصی ای، چیزی یاد بگیریم. ناسلامتی دانشجوییم و روشنفکر این مملکت.

۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

شعر شاملو - مخصوص این روزا

این شعر چه قدر به حال و هوای این روزها می خوره.


ای ديده ی دريده ی سبز ِ سرد!
شبهای مه گرفته ی دم کرده،
ارواح ِ دورمانده ی مغروقین
با جثه ی کبود ِ ورم کرده
بر سطح ِ موجدار ِ تو می رقصند...

با ناله های مرغ ِ حزين ِ شب
اين رقص ِ مرگ، وحشي و جانفرساست
از لرزه های خسته ی اين ارواح
عصيان و سرکشی و غضب پيداست.

ناشادمان به شادي محکوم اند.
بیزار و بی اراده و رُخ درهم
يکريز می کشند ز دل فرياد
يکريز می زنند دو کف بر هم:

ليکن ز چشم، نفرت ِشان پيداست
از نغمه های شان غم و کين ريزد
رقص و نشاط ِ شان همه در خاطر
جای طرب عذاب برانگيزد.

با چهره های گريان می خندند،
وين خنده های شکلک نابينا
بر چهره های ماتم ِشان نقش است
چون چهره ی جذامی، وحشتزا.

خندند مسخ گشته و گيج و منگ،
مانند ِ مادری که به امر ِ خان
بر نعش ِ چاک چاک ِ پسر خندد
سايد ولی به دندانها، دندان...

۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

دست کم به اخلاق جنگ پایبند باشید !

حتی جنگ هم اخلاق و قوانین نانوشته ای دارد. مثلا شلیک به زنان و کودکان ممنوع است. یا شلیک به کسی که اسلحه ندارد ممنوع است. حتی اگر بپذیریم که جنگ است، جنگ یک سری اخلاق تعریف شده دارد. فراتر از قانون هستید، فراتر از اخلاق که نیستید. شنیدم کودکی در میدان ولیعصر در اثر گاز اشک آور مرد. جواب خانواده ی آن بچه را -اگر پدر و مادرش را نکشته باشید - چه می خواهید بدهید ؟
در جنگ، آن که می زنیدش، آن که می کشیدش، دشمن است ! و در اسلام هم هست که فقط برای دفاع می توان این کار را کرد، فقط برای دفاع ! حال مگر در خیابان جنگ است ؟ این ها برادران و خواهران خودتان هستند .. حقشان را می خواهند. چرا نمی بینید ؟ چرا نمی فهمید ؟ چرا اسلحه می کشید به روی خواهرتان ؟ چرا دروغ می گویید ؟ مولایم حسین می گفت "اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید." حال شما پوسته ی از دین دارید و هیچ وقت به آزادگی نخواهید رسید.
گوش کنید ! از حرف فرار نکنید. از وجدانتان فرار نکنید. خودتان را توجیه نکنید. خون مرد و زن را در خیابان می ریزد .. بترسید .. مردمی که خون دادند، هیچ گاه نخواهند نشست ..

۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

چشم کثیف، همه را کثیف می بیند

کسی که تهمت الکی می زند، صفت های خود را صرفا بیان می کند. چرا که چیز جدیدی نمی بیند و آنی را که می بیند خودش است. مثل حرفهای احمدی نژاد درباره ی کشورهای "لیبرال دموکراسی!" که می گفت حرف مردم را نمی شنوند، به رای مردم بها نمی دهند، گروهی اندک هستند که تصمیم می گیرند و ... که به قول یکی از دوستانم نتیجه می گیریم که ایران یک کشور لیبرال دموکراسی ست !
در اتفاقات بعد انتخابات هم همینطور است. آنهایی که کودتا کردند، دیگران را دستگیر می کنند و می زنند و می کشند، چرا که به خیالشان در حال "براندازی نرم" هستند. حرف دیگران را نمی شنوند و خیال میکنند مردم هستند که حرف آنها را نمی شنوند. برای همین همه ی رسانه ها، بجز صدا و سیمایی که رویه اش معلوم است، را قطع می کنند تا مردم صدایشان را بشنوند !
از این مورد ها زیاد است و راحت می شود دید.

احمدی نژاد مستقیما به حکومت اسلامی اشاره می کند






احمدی نژاد توی این ویدیو، بعد از انتخابات، در ملاقات با مصباح یزدی به حکومت اسلامی اشاره می کنه. تئوری مصباح رو هم که می دونید، حکومت اسلامی که انتخابات نداره و مصباح میگه که بدون حضور معصوم هم تحقق پذیره. احمدی نژاد میگه که می بینم مردم آمادگی این رو دارند. ببینید.

ندای آزادی

Neda ye Azadi
این نقاشی رو به بهانه ی ندا، و به یاد همه ی شهدای چند روز اخیر کشیدم. روحشان شاد.

این شعر رو هم دوستم سهیل گفته :

و این " ندا " را ، و این نجوا را / در زخم قلب شهر غلتاندید / که هزار دست کثیف / ماشه می چکاند / بر نگاه منتظرش / مگر هراستان نبود که این ندا ، ندای فریاد شهر است؟

۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

پایین آوردن ارزش عهدنامه ی مالک در تلویزیون ایران

دیشب برنامه ای در تلویزیون پخش شد، که به زعم سازندگانش به هبچ یک از کاندیداهای سیاسی ارجاع نداشت و می خواست آیین نامه ای باشد برای نظارت بر رفتار کاندیدا ها. برنامه به این شکل بود که ابتدا جمله ای به طور خلاصه از یک بند از نامه ی امام علی (ع) به مالک اشتر روی تلویزیون نمایش داده می شد، و سپس یا توسط گزارشگر تفصیل داده می شد، یا تکه ای از فیلم امام علی نشان داده می شد که حمزه در حال خواندن آن بند از عهد نامه است، یا توضیح آقای خامنه ای را درباره ی این بند از عهدنامه نشان می داد. [متن کامل عهدنامه ی مالک را می توانید اینجا بخوانید]
چیزی که برایم جالب بود، این بود که وقتی به این بند از عهد نامه رسید که "و بايد كه دورترين افراد رعيت از تو و دشمنترين آنان در نزد تو،كسى باشد كه‏بيش از ديگران عيبجوى مردم است.زيرا در مردم عيبهايى است و والى از هر كس‏ديگر به پوشيدن آنها سزاوارتر است" ، تنها به همان یک جمله ی خلاصه کفایت شد و نه از توضیح خبری بود و نه از شرح و بسط، و به سرعت آن بند را رد کردند. و همراه با آن تنها بخشی از همان فیلم امام علی را پخش کردند و جالب اینکه صدای گوینده نیز موقع خواندن آن گنگ بود.
جانبداری صداوسیما نسبت به کاندیدای خاص مسئله ی تازه ای نیست و بارها شاهد این مسئله بوده ایم. اما وقتی که اصول عهدنامه ای مانند اصول امام علی در مملکت داری مورد تبعیض صدا و سیما قرار می گیرد، این ظن تقویت می شود که برای رسیدن آن "کاندیدای خاص" به قدرت، از هیچ راه و روشی فروگذار نمی کنند، حتی بی اهمیتی به اصول امام علی.