سعید برزگر ام؛ معمار و دانشجو. از شعر مینویسم -آنجا که زبان به تحلیل راه نمیدهد، و از معماری و شهر مینویسم -آنجا که زبان به شعر نمیچرخد.
هزاران هزار زمستانهزاران هزار شبدر چشمان سرد تو میجوشدو من پلکهایم رابه روی سرما میبندم