سعید برزگر ام؛ معمار و دانشجو. از شعر مینویسم -آنجا که زبان به تحلیل راه نمیدهد، و از معماری و شهر مینویسم -آنجا که زبان به شعر نمیچرخد.
۱۳۸۴ بهمن ۲۴, دوشنبه
دست هايت را مي بندند. چشمانت را مي بندند. فکرت را مي بندند. "به اين در وارد شو" مي خواهند خوشبختت کنند. باغ پشت در ديگر است. "بخوان" متغير ها را جلويت مي گذارند. راه راه ديگر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر