۱۳۸۵ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی / وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند   (حافظ)

۱۳۸۵ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

بي امني در حومه شهر موج مي زند.

در مرز ها به راحتي قاچاق مي كنند.

در بازارهاي سياه به راحتي سلامت مردم به داروهاي قلابي فروخته مي شود.

چرا؟...

چون كه نيروي انتظامي مشغول درست كردن روسري خانمهاست.

۱۳۸۵ اردیبهشت ۲, شنبه

سطح فکر رو ببینید ! :

در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع مسائل اخیر درباره حجاب یه حاج آقایی رو میارن٬ (یکی از همین مسئولا)

ازش میپرسن آیا با این کار حجاب مردم درست میشه؟؟

میگه که همونطور که کمربند رو اجباری کردیم٬ ایستادن پیاده ها پشت چراغ رو اجباری کردیم و جواب داد٬ این هم جواب میده. (!!!!!)

۱۳۸۵ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

همه مون کم و بیش یه چیزایی درباره مرگ شنیدیم.
ولی کمتر کسی اون رو "باور" کرده.
کمتر کسی خودش رو در حال مرگ یا در پیری تصور کرده.
چرا کمتر کسی فکر این رو میکنه که روزی قراره پیر بشه٬ روزی قراره بمیره٬ و روزی قراره ازش سوال بشه؟
چرا؟؟
انسان باش تا بقیه مثل تو انسان بشن.
امروز توی کلاس دینی بحث بود : بهشت و جهنم.
بحث هایی که میشد سر بهشت و جهنم همه شون انگار یه دور تو وجود من تکرار شده بود.
من قبلا به این نتیجه رسیده بودم که وحشتناک ترین عذابی که آدم اونور میکشه "حسرته".

میدونین چیه.
هر کسی یه پیامبر درون خودش داره.
حالا اسمش میخواد وجدان باشه٬... هرچی.
این خصلت "همه"ی ماست.
باید این رو پرورش داد.
باید این خصلت رشد کنه.
تا خودت بشی "وجدان".
تا بشی "پیامبر".
باید "پیامبر" رو درون خودت زنده کنی تا بتونی "وحی" رو دریافت کنی.
باید "پیامبر" رو احیا کنی تا به معراج بری.

"سعی کنیم خوب باشیم٬ پیامبر پیشکش"
حرف بعضی ها اینه.
تا وقتی به نمره ۱۰ فکر میکنیم٬ ۶ و ۷ میگیریم.
اما وقتی هدف رو ۲۰ قرار بدیم٬ ۱۹ میشیم.
بیخیال.

۱۳۸۵ فروردین ۲۵, جمعه

تا حالا یه دریل تو مغزتون فرو کردن؟
الان مامانم گیر داده که از اینترنت بیا بیرون!
همون حس بهم دست میده!
یه مدته پشت به نور حرکت می کنم.
باید مسیرمو عوض کنم.

۱۳۸۵ فروردین ۲۳, چهارشنبه

چه روزایی که گذشت...
جالبه.
روزا میگذره٬
با تمام خاطرات خوب و بدی که به جا میذاره.
نباید از رفتن لحظه ها ناراحت بود.
باید تا می تونیم از لحظه ها لذت ببریم.
لحظه هایی که گذشت مثل سمینار٬ حلی کاپ٬ Iran Open یا حتی بودن با بچه هایی مثل مصطفی.
به آینده فکر میکنم.
هر کسی از رفقا یه سمتی میره.
بدون دونستن اینکه بعدا به هم خواهیم رسید یا نه.
از هم جدا می شیم٬
هر کس برای خودش زندگی ای تشکیل میده.
به آدم یه حالی دست میده.

بهش فکر نکنم بهتره.

۱۳۸۵ فروردین ۱۴, دوشنبه

اگر توی دوراهی ای گیر کردی٬
ندونستی کدوم طرف بری٬
از وجدانت سوال کن!
جواب میده!