احساس مي کنم مغزم يه محلوله.
محلولي که هر کي مياد توش يه چيز ميريزه و ميره.
فکرا، اعتقاداي متضاد.
بايد منظم تر شم.
سعید برزگر ام؛ معمار و دانشجو. از شعر مینویسم -آنجا که زبان به تحلیل راه نمیدهد، و از معماری و شهر مینویسم -آنجا که زبان به شعر نمیچرخد.
۱۳۸۴ دی ۳, شنبه
۱۳۸۴ دی ۲, جمعه
۱۳۸۴ آذر ۲۴, پنجشنبه
۱۳۸۴ آذر ۱۶, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)