۱۳۸۵ اسفند ۲, چهارشنبه

...

راستش نمی دونم...

نمیشه اینجا حرف زد.

خودسانسوری ؟

شاید ...

آخه خیلی ها هستن که می خونن و نباید بخونن.

شاید اینجا رو تعطیل کردم جای دیگه بدون اسم شروع کردم به نوشتن.

شاید اونجوری راحت تر درد دل کنم.

شاید خجالت می کشم.

از کی؟ از چی؟

نباید خجالت بکشم. نه؟

.

.

.

دوسش دارم ... خیلی زیاد .

همیشه دعاش کردم و می کنم.

اما دوری یه مقدار آدمو رنجور می کنه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر