۱۳۸۶ دی ۱۱, سه‌شنبه

این سرنوشت ماست ...

این سرنوشت ماست نباشه دلی با ما


ما آخر عاقبت میشیم از هر دلی جدا



دستی نباشه لمس کنه قلب سرد رو


بر سر نباشه سایه ی نور ستاره ها



روزی که دور نیست چنین از وجودمون


این سرنوشت ماست بشیم همدم غما



روزی که پیر و کهنه چشمو میدوزیم به در


چشمای خسته مون تر و لب تشنه ی دعا



نومید و منتظر میمونیم بشه سحر


شاید یکی گذر کنه از قلب بی نوا



لرزون و بی صدا بچکه روی گونه اشک


دستی نباشه پاک کنه اشک بی صدا



روزی پر از خطا و پر از موج خاطره


روزی میمونه از همه دنیا فقط خدا



اما نباش شاکی از این چرخ روزگار


امروز بیاندوز دلی رو واسه فردا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر