۱۳۸۷ آذر ۲۹, جمعه

قطارها به کجا می روید؟

قطارها به کجا می روید؟
جا گذاشته اید پرنده ای را
که پرهایش سوخته بود
به کدام تاریکی پناه می برید ؟
وقتی که گوش رفتگر
از نشنیدن "خسته نباشید" سنگین شده است
وقتی که کودک
زنده زنده پیر شده است
بایستید قطارها
شهر را با خود ببرید
سرد شده شهر
مثل لبخند مترسکی که دروغ می گفت
که کلاغ ها باز نخواهند گشت
قطارها
به کجا می روید؟
آزادی را جا گذاشته اید
در نگاه پیرمردی
که تک تک قطارها را از بر است
قطارها
ریل های سردتان را
به کدام آسمان ترجیح داده اید ؟
قطارها بایستید
دختران آفتاب را
رها کرده اید
در سرمای بی پایان آگهی ها
به کجا می روید این چنین پرشتاب ؟
چشمهای مرا به کجا می برید ؟..

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر