۱۳۸۸ فروردین ۱, شنبه

ای درخت خشکیده چوب

سالها رستی وامروز
بر تنه ات سوسمار ها می خزند
در خنکای بهار
جای نفسهای تو خالی ست
ای درخت خشکیده چوب
بر تو اشک نخواهم ریخت
که باران تو را می شوید و
بر مزارت هزار جنگل سبز خواهد رویید
با بوی گِل باران خورده و
صدای خوش پرندگان
بر تو افسوس نخواهم خورد
چرا که دراستخوان سردت
تخم هزار درخت نهفته است
و به بارانی بارور خواهد شد
و ایمان دارم
که باران تو را خواهد شست
و جنگلی خواهد رویید
بر کویر کوچکت

[به مناسبت نوروز، اینجا را خانه تکانی کردم. نوروز بر همه مبارک!]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر