۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

اخبار خودکشی را پخش نکنید، دیگران هم به فکر می افتند

شنیدم اخیرا ً یک دانشجوی دیگر دانشگاه تهران خودکشی کرده. [+] نمی دانم دلیل خودکشی او چه بوده و آیا منطقی بوده یا نه، اما مطمئنا ً هر چه بوده، از سر خوشی نبوده. نمی دانم، از مرگ گفتن و از مرگ شنیدن برای  ما خیلی عادی و روزمره شده است. هزاران نفر در غزه می میرند و عکس العمل ها، حداکثر تحصنی است در فرودگاه، که آن هم دردی را دوا نکرد و نمی کند.

از مرگ شنیدن آنقدر برایمان عادی شده است، که وقتی خبر کشته شدن یا خودکشی انسانی را می شنویم، بی تفاوت از کنار آن می گذریم. دیگر پی دلیل آن نمی گردیم، شاید وقتش را نداریم .. نمی دانم. اما به هر حال، با بستن چشمهایمان به روی مشکلات، مشکلات نمی میرند. البته با این فرض که می فهمیم مشکلاتی وجود دارند.

دانشجوی دیگری خودکشی کرد! بدون این که بداند همه از کنار خبر مرگ او به سادگی می گذرند. بی آنکه بداند کسی بعد مرگ او خواهد گفت:"خبر خودکشی دانشجویان را پخش نکنید". خب، شاید این شخص، ناخودآگاه فکر می کند که اگر دیگران این خبر را بشنوند به فکر خودکشی می افتند. و احتمالا فکر می کند که حق هم دارند ! اما در هر صورت، این وسط یک نفر مرده است، بی آنکه دیگران مسئولیت هایشان را در قبال او انجام داده باشند. نفرین آن دانشجو، بر سر تک تک ماست. تک تک ماهایی که از کنار مرگش به سادگی می گذریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر