۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه

ای زمینم را حسرت ماه

تو نور بودی
تو خالق نور
ای گریزپای کوچکم
بر دستان تو هر لحظه ایمان می آورم
و تو هنوز
آسمانم را تپش ابری و
زمینم را حسرت ماه
دیوانه وار گرد تو می گردم
چون شمع به گرد پروانه
ای گریزپای کوچکم
لحظه ای چشمانت را از من نگیر
ای آسمان صبح
ای سیاهی شب
ای بینهایت ترین رویا
ای کوچکترین خواب برف

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر