۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

شعر شاملو - مخصوص این روزا

این شعر چه قدر به حال و هوای این روزها می خوره.


ای ديده ی دريده ی سبز ِ سرد!
شبهای مه گرفته ی دم کرده،
ارواح ِ دورمانده ی مغروقین
با جثه ی کبود ِ ورم کرده
بر سطح ِ موجدار ِ تو می رقصند...

با ناله های مرغ ِ حزين ِ شب
اين رقص ِ مرگ، وحشي و جانفرساست
از لرزه های خسته ی اين ارواح
عصيان و سرکشی و غضب پيداست.

ناشادمان به شادي محکوم اند.
بیزار و بی اراده و رُخ درهم
يکريز می کشند ز دل فرياد
يکريز می زنند دو کف بر هم:

ليکن ز چشم، نفرت ِشان پيداست
از نغمه های شان غم و کين ريزد
رقص و نشاط ِ شان همه در خاطر
جای طرب عذاب برانگيزد.

با چهره های گريان می خندند،
وين خنده های شکلک نابينا
بر چهره های ماتم ِشان نقش است
چون چهره ی جذامی، وحشتزا.

خندند مسخ گشته و گيج و منگ،
مانند ِ مادری که به امر ِ خان
بر نعش ِ چاک چاک ِ پسر خندد
سايد ولی به دندانها، دندان...

۱ نظر:

  1. گرد هم آيي سبز لطفا همراهمان باشيد:
    بنام خدا خیلی فوری

    مراسم بیست وهشتمین سالگرد شهادت ایت الله دکتر بهشتی
    زمان:یک شنبه هفتم تیر ماه از ساعت 6-8 بعد ازظهر

    مکان:دکتر شریعتی-بالاتر از حسینیه ارشاد- مسجد قبا

    به دوستان اطلاع دهید
    اگر عضو بالاترين هستيد لطفا اين خبر را قرار داده و داغ كنيد. با تشكر از حضور سبزتان

    پاسخحذف