۱۳۸۳ بهمن ۵, دوشنبه

توی وبلاگها می گشتم به یه وبلاگی برخوردم به اسم غریبه که به مسخره کردن خانمها پرداخته و من خیلی ناراحت شدم وقتی مطالبشو خوندم.

چند وقت پیش داشتم با معلمم صحبت می کردم میگفت که دنیا مثل یه صفحه مختصات می مونه. ما هم فقط چند تا نقطه از خطی که باید باشه رو می دونیم. آدمهای مختلف با روشهای مختلف بهترین خط رو --از نظر خودشون-- از این چند نقطه می گذرونن. این باعث تفاوت دید به دنیا از نگاه های فلسفه و علم میشه. آدمهایی که یکی از این دو راه رو انتخاب کردن و خواستن از طریق علم یا فلسفه بهترین خط رو پیدا کنن همه سر در گم شدن و به نتیجه نرسیدند. چیزی که ما رو از سردرگمی در میاره فقط و فقط دینه. واقعا <<با یاد خدا دل ها آرام میگیرد>>.

کسی که دین نداره هدف مشخصی نداره و سر در گمه. درست مثل همین غریبه. شاید اگه الان به خودش بگیم میگه که خیلی خوشه و از این وضعیت خوشحاله. ولی آرامش و شادی ای که تو دین و عشق واقعی هست هیچ جای دیگه پیدا نمیشه.

عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی/عشق داند که درین دایره سر گردانند <<حافظ>>

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر