۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

بوی آبی ات


تو
بوی خوش بارانی
که در قفس خواب زندانی ست
و سینه ات
پر است از هوای سرد صبح
که از پشت مرزهای ناپیدا
مرا به تنفس می خواند
و این نفس های خاکستری را
بوی توست که آبی می کند

۱ نظر:

  1. اين ها مخاطبش توهمات خودته ديگه نه؟
    چون كسي كه اينجا جوابي نداده!!

    پاسخحذف