هزاران ستاره ی خاموش
در نورِ کورکننده ی روز می رقصند
و ما نگاه هایمان را
از آسمان می دزدیم
انگار نه انگار
که آسمان به زمین آمده است
و این میلیون ها صورت فلکی
این میلیون ها افسانه را نمی بینیم
که در خیابان های خلوت شب
بوسه هایشان را می نویسند
و پشت چراغ های سرخ
در انتظار سبز
فریاد می کشند
«جوزا» ها را ندیده ایم
که دست هایشان را به هم می دهند
و عاشقانه زمزمه می کنند
«اسد» ها را ندیده ایم
که گرد هم می آیند
و سکوت می کنند
«میزان» ها را ندیده ایم
که خنجر می کشند
و فراموش می کنند
انگار نه انگار
آسمان به زمین آمده است
نگاه هایمان را از زمین دزدیده ایم
و به جای خالی آسمان دوخته ایم
سعید برزگر ام؛ معمار و دانشجو. از شعر مینویسم -آنجا که زبان به تحلیل راه نمیدهد، و از معماری و شهر مینویسم -آنجا که زبان به شعر نمیچرخد.
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه
صور زمینی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر