۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۵, سه‌شنبه

آخرین جشنواره ی موسیقی

پریروز آخرین جشنواره ی موسیقی بود که به ما می خورد و هم زمان بود با آخرین روزهای بودنمان در دبیرستان علامه حلی. قرار بود در این جشنواره مجری باشم - یعنی بودم. برای آهنگ معروف "هتل کالیفرنیا" دو گروه حاضر بودند تا بنوازند اما ملودی-نواز نداشتند. حقیقتشُ مدتها بود که داغ ِ زدن "هتل کالیفرنیا" در جشنواره ی  موسیقی روی دلم  مانده بود. و اتفاقا ً ملودی اش را هم خوب می زدم. بنابراین دو گروه را یکی کردم و با آنها مشغول هماهنگ کردن آهنگ شدم. شش نفر بودیم. دو نفر ریتم می زدند و یکی آرپژ و دیگری بیس. یکی هم که بعدا ً به عنوان خواننده اضافه شد و با من شدیم شش نفر. دو نفر ریتم-نواز ما کارشان زیاد خوب نبود. و به هر حال، هماهنگ کردن یک گروه شش نفره در کمتر از یک ساعت کار جناب فیل است ! یکی از ریتم نوازه ها زیاد خوب نمی زد، اما لبخند قشنگی داشت و من هر از گاهی به او لبخند می زدم تا لبخندش را ببینم. از این ها گذشته، همه ی این اتفاق ها در عرض یک ساعت افتاد و ما  - تقریبا ً - آماده ی نواختن شدیم. روی سن رفتیم و شروع به نواختن کردیم که هنگام ملودی و نه هنگام آواز، خواننده ی ما شروع به خواندن کرد و همه چیز را به هم ریخت ! آهنگ را قطع کردیم و با عذر خواهی از حضار، آهنگ را از ابتدا شروع کزدیم. خواننده ی ما کارش درست بود. یعنی خودش بیس کار می کرد، اما چون صدایش به این آهنگ می آمد، او را برای خوادندن گمارده بودیم. به هر حال، به قسمت هایی رسیدیم که امکان اشتباه در آن زیاد بود و من دائم نگران این بودم که مبادا ریتم ها هماهنگی را از دست دهند که اینطور شد! اما خوشبختانه یا متاسفانه به علت کمبود میکروفون، برای ریتم ها میکروفون نگذاشته بودیم و این باعث شد تا نا هماهنگی آنها کمتر به چشم بیاید. خلاصه، همه چیز - تقریبا ً - خوب پیش رفت و همه - تقریبا ً - راضی بودند و ما هم "هتل کالیفرنیا" نزده از مدرسه نرفتیم.




(حق با شما بود. پستم را حذف کردم)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر